خواندن کتاب بیست زخم کاری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی معاصر پیشنهاد می‌کنیم. همچنین اگر به این سریال علاقه دارید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب را هم در کنار سریال بخوانید.

بخشی از کتاب بیست زخم کاری

مالکی، متعجب از این سکوت فراگیر خواست بلند شود که ناگهان غرشی سکوت را شکست و آسمان و زمین لرزیدند. کامیونی به‌سرعت از سمت راست نزدیک شد. اتومبیلی از سمت مقابلِ کامیون آمد و کامیون با همان سرعت کشید به خاکی و قوسی زد و به فاصلهٔ دو سه وجب از جلوِ رستوران رد شد و آمد سمت مالکی و از برابر چشم‌های مالکی گذشت و باز وارد جاده شد.

گردوغباری به هوا بلند شد، انگار آخرالزمان.

مالکی چشم‌ها را بست، سرفه کرد، با دست گردوغبار را تاراند. نفس در سینه‌اش تنگی می‌کرد. چشم که باز کرد نشسته بود میان برهوتی.

گردوغبار، فروافتاده.

جاده و رستوران، کیلومترها آن‌سوتر.

آسمان بالای سر، کبود.

کوهِ روبه‌رو، یک‌تخته سُرب.

آبشار، منجمد.

زمین، خاکستری.

سه زن، لباس‌های هزاررنگ به تن، ایستاده بودند روبه‌روی مالکی.

پیرزنی نزدیک او، جوان‌تری دورتر، جوانی آن‌سوتر. پیرزن دامن سبز و سرخ و زردش را تکان داد و گفت می‌خواهد برای مالکی نخود بریزد. مالکی سرفه‌ای کرد و گفت حوصله ندارد و خواست پولی بدهد. دو زنِ دیگر خندیدند و رنگ‌ووارنگ پابه‌پا شدند.

پیرزن گفت ضرر نمی‌کنی، مثل کاری که امروز کردی.

مالکی صاف نشست.

کتاب بیست زخم کاری را به همراه تخفیف ویژه ی آن خریداری کنید.