نمی توانی به من آسیب بزنی ترجمه فروزنده دولتیاری
44.000 تومان
سود شما: 44.000 تومان
کنترل افکار و غلبه بر غیر ممکن ها
توضیحات
درباره ی کتاب نمی توانی به من آسیب بزنی :
دیوید گاگینز (David Goggins) در کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی (Can’t hurt me: master your mind and defy the odds) داستان روزهای تلخ کودکیاش را به تصویر میکشد. پسر سیاهپوستی که از طرف پدرش مجبور به تحمل شدیدترین شکنجههای روحی و جسمی میشود و فقر و افسردگی نیز طی سالهای دراز مانند ماسه روان او را میخراشد. اما خوشبختانه داستان با این رنجها ادامه پیدا نمیکند و در یک نقطه عطف دیوید تصمیم میگیرد که دیگر یک بازنده نباشد. او تلاش میکند تا از تمام قوا و استعداد خود استفاده کند و موفق شود.
گاگینز نشانتان میدهد که واقعاً چه کسی هستید و چه تواناییهایی دارید؟ یقیناً گمان میکنید به این موضوع واقفید؛ اما باورِ شما حقیقت را نشان نمیدهد. انکار، بزرگترین منطقهی امن است. نگران نباشید. شما تنها نیستید. در سراسر جهان، در هر کشور و شهری، میلیونها نفر با چشمانی بیروح مانند زامبی در خیابانها میگردند، به راحتی عادت میکنند، خود را قربانی میدانند، و از تواناییهایشان بیخبرند.
حقیقت این است که همهی شما انتخابهای محدود کننده و طبق عادت میکنید. این مسئله مانند غروب آفتاب طبیعی و عادی، و مانند جاذبهی زمین بنیادی است. ذهنتان همینطور شکل میگیرد. به همین دلیل است که انگیزهها از بین میروند. حتی بهترین سخنرانیِ انگیزشی یا روش خودیاری نیز فقط تأثیری موقتی دارند. آنها سیستم مغزتان را درست نمیکنند؛ آرزوهایتان را بزرگ و زندگیتان را شادتر نمیکنند. انگیزه تقریباً هیچکس را تغییر نمیدهد.
انسانها با مطالعه و عادت و خواندنِ داستان تغییر میکنند. شما به کمک کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی میفهمید که وقتی از بیشترین ظرفیتتان استفاده کنید ذهن و جسمتان قادر به انجام چه کارهایی خواهد بود. میفهمید چطور به آن ظرفیت دست یابید. وقتی انگیزه یافته باشید، هرچه سر راهتان است به سوختی برای دگرگونی شما تبدیل میشود، از جمله تبعیض نژادی، تبعیض جنسیتی، مصدومیت، طلاق، افسردگی، چاقی، مصیبت، یا فقر.
در حال حاضر دیوید گاگینز به عنوان نماد نیروهای مسلح ایالات متحده و از ورزشکاران برجستهی استقامت در جهان شناخته میشود. او تنها کسی است که تا به امروز موفق شده آموزشهای تخصصی نیروی دریایی، رنجر ارتش و کنترل کننده هوایی تاکتیکی نیروی هوایی ایالات متحده را با موفقیت به اتمام برساند.
او به کمک این کتاب در تلاش است تا شما را متقاعد سازد که از ظرفیت ذهن و جسم خود، بیشترین بهره را ببرید. به عبارت دیگر با گامهایی که در آن مطرح نموده میتوانید به استقبال موفقیت، افتخار و آرامش بشتابید.
این کتاب برای تمام کسانی که از توانایی و استعداد خود بیخبرند و همچنین خود را قربانی شرایط اطرافشان میدانند بسیار مفید و موثر خواهد بود.
در بخشی از کتاب نمیتوانی به من آسیب بزنی میخوانیم:
حوالی ساعت 6 بعد از ظهر مادرم برای خوردن شام در دفتر، ما را صدا میکرد. آن زن در حالت انکار دائم زندگی میکرد؛ اما حس مادریاش واقعی بود و بهخوبی آن را نشان میداد و سعی میکرد همهچیز را عادی جلوه دهد. هرشب در آن دفتر، او دو اجاق برقی روی زمین میگذاشت و درحالیکه پاهایش را جمع میکرد، پشت آنها مینشست و یک شام کامل تهیه میکرد؛ گوشت کبابی، سیب زمینی، نخود فرنگی به همراه نان گرد. در این وقت، ترانیس نیز به حسابها رسیدگی میکرد و چند تماس تلفنی میگرفت.
غذا خوب بود؛ اما حتی در سن شش یا هفتسالگی هم میدانستم که «شام خانوادگی» ما یک کپی احمقانه از شام خانوادههای دیگر است. به علاوه، ما سریع غذا میخوردیم. وقتی برای لذت بردن از آن نبود؛ زیرا ساعت 7 شب، درها باز میشدند و ما همگی باید آماده سر جاهای خود میایستادیم. پدرم همچون نگهبانی وقتی وارد کیوسک دیجی میشد، ما را دائم ارزیابی میکرد. او با چشمانش آن جا را اسکن مینمود و اگر اشتباهی از ما سر میزد، سریع ما را متوجه میکرد؛ مگر اینکه خودمان قبل از آن متوجه میشدیم.
اتاق ظاهر خیلی خوبی نداشت. در بالای سرمان چراغهایی بودند که وقتی او آنها را خاموش میکرد، چراغهای قرمزرنگی، زمین اسکیت را نورانی میکردند و بر روی گوی آیینهای گردان منعکس میشدند و آن جا به مکانی رؤیایی تبدیل میشد. در طول هفته، صدها اسکیتباز اکثراً به همراه خانوادههایشان به آن جا میآمدند و قبل از واردشدن به زمین، سه دلار برای ورودی و پنجاه سنت برای اسکیت پرداخت میکردند.
توضیحات تکمیلی
وزن | 369 g |
---|---|
ناشر | نیک فرجام |
نویسنده | |
مترجم | |
سایز کتاب | |
نوع جلد | شومیز |
تعداد صفحات | |
نوبت چاپ | چاپ اول |